آخرین صحنه نخستین جشنواره تئاتر هامون در شب دوازدهم اجرا شد و در مراسم اختتامیه هامونیها برگزیدگان خود را در این رویداد شناختند.
ماهها تلاش ستاد اجرایی، تکاپوهای شبهای جشنواره، و شور و شوق گروههای نمایشی، پایانی خوش داشت.
سالن هامون دقایقی قبل از شروع مراسم پایانی جشنواره، مملو از جمعیت شده بود.
نامزدهای جوایز، کارگردانها و اعضای گروههای نمایشی پیش از همه، سالن را پر کرده بودند. لبخند به لب داشتند و اضطراب نتایج جشنواره را با هم قسمت میکردند.
خانواده هامون دست به دست هم داده بودند که از میهمانان در شأن این خانه، پذیرایی کنند.
کم کم، میهمانان ویژه از راه رسیدند. مدیران و مسئولان تئاتری، مدیران سالنهای خصوصی، هنرمندان تئاتر و سینما، اصحاب رسانه، همه آمده بودند که هامون را در شب پایانی جشنواره همراهی کنند.
دیدن این چهرهها در سالن، جوانان مشتاق تئاتری را به وجد آورده بود. نامزدهای جوایز انگار به این فکر میکردند که قرار است جایزه خود را از دست چه کسی بگیرند و این فکر، برق چشمانشان را بیشتر کرده بود.
مراسم با مقداری تأخیر شروع شد. سالن هامون، دیگر جایی برای نشستن نداشت.
مجری مراسم به دبیر جشنواره گفت که برای اختتامیه سال بعد باید تالار وحدت را در نظر بگیرید! “کیوان ساکتاف”، نامزدهای جوایز را هم با این جمله خوشحال کرد: بر عکس جشنوارههای دیگر، همین امشب جایزههایتان را میگیرید!
مراسم با اجرای دو ترانه عاشقانه با صدای “رستاک حلّاج” آغاز شد. بعد از این اجرا، همه مشتاق شنیدن صحبتهای دبیر جشنواره، هادی حجازیفر بودند.
حجازیفر با مهر همیشگی، از حضور همه در این مراسم تشکر کرد و گفت: ما فکر نمیکردیم چنین اتفاقی بیافتد. اولینها همیشه محل بروز آزمون و خطا هستند اما استقبال از این جشنواره ما را غافلگیر کرد. البته این استقبال نشانه اعتماد به ما نیست بلکه هشدار و بحرانی برای نبود امکانات سخت افزاری برای تئاتر است، چرا که همزمان با جشنواره فجر، این همه نمایش، متقاضی شرکت در جشنواره ما میشوند!
دبیر جشنواره، به پایبندی عهد هامون در شفافسازی، آمار و ارقام مالی جشنواره را هم اعلام کرد.
هادی حجازیفر از رویاهای بزرگ هامون گفت و مژده داد که جشنواره هامون، در سال آینده شگفتیساز خواهد بود.
بعد از پخش کلیپی که هامون را از بازسازی سالن تا پشت سر گذاشتن تمام روزهای جشنواره نشان میداد، ویدیویی از صحبتهای داوران جشنواره به نمایش در آمد.
در نهایت، بخش اهدای جوایز که همه بیصبرانه در انتظارش بودند، فرا رسید.
با اهدای جوایز و عکسهای یادگاری، مراسم اختتامیه نخستین جشنواره تئاتر هامون به پایان رسید، اما آنچه جلب توجه میکرد لبخند رضایت تمام شرکتکنندگان در جشنواره بود.
انگار خانواده هامون، چیزی فراتر از ستاد اجرایی شده بود و شرکت کنندهها برای موفقیت یکدیگر، شاد بودند!
اینجا پایانِ یک رقابت نبود، آغاز ِ یک رفاقت بود. رفته رفته سالن خالی میشد. هامون ماند و ستاد اجرایی که گرد دبیر جشنواره جمع شده بودند و دل از هم نمیکندند. خسته اما هنوز سرشار از شور و انرژی بودند.
هادی حجازیفر خوشحال و راضی بود. انگار رویای دیرینش تحقق پیدا کرده بود. نتیجه آن همه تلاش و سختی، همان شده بود که میخواست. خانواده هامون، اولین گام خود را همدلانه، استوار و باشکوه برداشت و این راه ادامه دارد…
پاسخ بدهید