علی خسروجردی، کارگردان و بازیگر نمایش “کروکودیل” که در شب هشتم جشنواره تئاتر هامون به صحنه رفت، در گفتوگو با ستاد خبری جشنواره گفت: اینکه آیا انسان در زندگی حق انتخاب و اختیاری دارد و یا تمام آنچه برای ما اتفاق میافتد از پیش تعیین شده و غیر قابل تغییر است، پرسشی است که این نمایش برای مخاطب ایجاد میکند.
* آقای خسروجردی چه شد که این متن را برای اجرا انتخاب کردید؟
کروکودیل اولین کار کارگردانی من نیست، ولی اولین اجرایی است که از من به عنوان کارگردان در حوزه تئاتر صحنهای دیده میشود. قبلا پرفورمنس کارگردانی کرده بودم و از سال ۹۲ در چندین کار بازی کردم. تقریبا دو سال بود که داشتم کارگردانی را تجربه میکردم و به خاطر هزینه سالنها و کم لطفی سالنهای دانشجویی مثل مولوی که به دانشجوهای هنر و معماری خیلی سخت سالن میدهد، و به خاطر اینکه هیچ حمایتی نداشتم دو کاری که من و گروهم خیلی برایشان زحمت کشیدیم، متأسفانه به نتیجه ای نرسید.
در نهایت به من توصیه شد که کار سبکتری بردارم. به دنبال یک متن ساده و دو پرسوناژه بودم و چون فضای ذهنی من، با فضاهای سایکو و جنونآمیز همخوانی دارد، به پیشنهاد یکی از دوستانم به سراغ محمد مساوات رفتم و با متن پیچیده “کروکودیل” آشنا شدم. حس شهودی در من ایجاد شد که میتوانم این متن را کار کنم. با محمد مساوات تماس گرفتم و ایشان لطف کردند و متن را به من دادند و من هم قول دادم که اجرای آبرومندی روی صحنه ببرم.
از مردادماه شروع به دورخوانی متن کردیم. از شهریورماه اولین تمرین پلاتو را آغاز کردیم. برای کاراکتر مرد، بازیگر دیگری داشتم که به دلایل شخصی از کار جدا شد و من تلاش کردم در فرصتی کم، خودم را به نقش مرد برسانم.
* ایده اجرایی کار چطور شکل گرفت و چطور به این فرم اجرایی رسیدید؟
– در ابتدا که تمرینها را شروع کردیم خیلی رئالیستی با متن برخورد کردیم. با توجه به درون مایه متن، من به دنبال سادگی در فرم اجرایی بودم و چون به شدت به گروتسک علاقه دارم و ذهن من ناخواسته در حیطه عجیب و غریب بودن خیلی فعال است. به ویژه که از کارگردان هایی مثل رضا ثروتی بسیار آموختم.
و به همین دلایل فضای رئال را برای این کار نمی پسندیدم و به این سمت رفتم که فضای ذهنی کاراکترها را غالب کنم. برای همین المانهای صحنهای را حذف کردم و تلاش کردم فرم اجرایی را به لابیرنت متن برسانم.
در فرم اجرایی احساس کردم اگر صدای ضبط شده کاراکترها در سالن پخش بشود، تأثیر بیشتری بر مخاطب میگذارد و حال غیرعادی کاراکترها را بیشتر منتقل می کند. در فرم بصری هم باتوجه به مفهوم جبر و اختیار در متن، کاراکترها را در فضایی بسته محدود کردیم.
* در مورد صدای کاراکترها که در سالن پخش می شد و به آن اشاره کردید، ما در بخشی از اجرا، صدای خود بازیگران را هم همزمان داشتیم. دلیل این دو صدا اجرا شدن دیالوگ ها چه بود؟
اساسا اسم این کار “کروکودیل” به نوعی موادمخدر هم اشاره می کند. البته من در کار به اثر کلی مواد مخدر توجه داشتم و نه یک نوع خاص. اما با توجه به اثری که مصرف مواد مخدر بر انسان میگذارد و روندی که در حالات انسان اتفاق میافتد، تلاش کردم این روند را در کاراکترها و حتی در صدایی که در ابتدا به دلیل مصرف مواد مخدر ندارند و بعد به مرور با کاهش اثر مواد و شوکهایی که به آنها وارد میشود این صدا برمیگردد، نشان بدهم. البته این شوکها را هم بر مبنای ویژگی ذاتی کروکودیل، که برای شکار کمین میکند و یک دفعه شکار را میبلعد، در کار ایجاد کردم.
و البته دغدغه اصلی این نمایش، جدال بین جبر و اختیار است. کاراکترها تلاش میکنند که تغییری ایجاد کنند اما این تلاش آنها را به همان پایانی میرساند که باید اتفاق بیافتد.
* و در پایان، چه شد که به جشنواره هامون پیوستید؟
من خیلی از جشنوارهها دلزده بودم اما وقتی با جشنواره هامون آشنا شدم، از روز اول حال خیلی خوبی از خود آقای حجازیفر و کل مجموعه هامون گرفتم. من این شیوه برخورد با جوانان را در جای دیگر ندیده بودم و این فرصت را غنیمت میدانم. از آقای حجازیفر بسیار ممنونم که دغدغهمندانه کار جوانان را دنبال میکنند.
پاسخ بدهید